13
نگارشهای آئین را ملالت برده میداند
کسی کز روی ناقه بر زمین افتاده میداند
الا یا ایها الساقی ادر کاساً و ناولها
طبیب من دوایم را شراب و باده میداند
اگر خم شد شقایق من دلیلش را نمیدانم
غم داغ برادر را برادر مرده میداند
و عالم کربلا و سختی داغ شقایق را
ز غمهای دل یک یاس سیلی خورده میداند
همه دشنام و لعنت ها به غاصب ها و خائن ها
که غربتهای نرگس را دلی آزرده میداند
پ.نـ:
مصائب آنقدر سنگین است که گاهی گمان میکنم سرودن بعضی از اشعار آئینی قلبی بس قسی میخواهد !
+ نوشته شده در شنبه هفدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 23:32 توسط ...
|